زبان شیوای تورکی
از نظر زبانشناسان ، زبان ترکی زبانیست شکرین ، بغایت زیبا و دلنشین و اصیل و قانونمند با ریشه ای هزاران ساله. تمام قواعد و گرامر این زبان هنری و شکری موزون و مبتنی بر ملودی است تا جائیکه بعضی زبانشناسان ، اختراع آنرا فوق بشری و اعجاز گونه و اعجاب انگیز خوانده اند.
زبانشناس نامی ، Man Muller ، انگشت به دهان از عظمت فوق بشری زبان ترکی ، چنین سخن می راند: «زمانیکه ما زبان ترکی را با دقت و موشکافانه می آموزیم با معجزه ای روبرو می شویم که خرد انسانی در عرصه زبان آنرا آفریده است». Herman Vanbery از نظر زیبائی و کمال ، جایگاه آنرا بالاتر از زبان عربی می داند. «نیکیتا هایدن» زبانشناس نامی آلمانی و عضو مؤسسه اروپائی یوروتوم ، با شک و شبهه نسبت به خلق زبان ترکی توسط فرمولهای پیچیده توسط اندیشمندان می گوید: «انسان در آنزمان قادر به خلق چنین زبانی نبوده ، یا موجودات فضائی این زبان را خلق کرده اند و یا خداوند به پیامبران خود ، این عالیترین کلام ارتباطی را هدیه کرده است».
در زبانشناسی تطبیقی ، فصل بسیار جذاب ، شیرین و علمی اتیمولوژی ، به ریشه شناسی کلمات بصورت علمی می پردازد. می توان بوسیله علم اتیمولوژی ، تأثیر زبانهای مختلف روی هم را دید. زبان غالب ، زبانی است که توانمند بوده و زبان دیگر را تحت سیطره خود درآورده است ، طوریکه گاهی زبان مغلوب به گویشی از زبان غالب تعبیر می شود ، مانند زبان فارسی که بنا به آخرین نتائج علمی و تحقیقاتی سازمان یونسکو بعنوان 33 مین گویش زبان عربی معرفی شد و بصورت زبانی مستقل پذیرفته نشد.
تأثیر زبانها روی هم گاهی برای دو زبان همسایه جغرافیائی اتفاق می افتد ، مانند زبان عربی و فارسی. گاهی برای دو زبان همسایه ادبی پیش می آید ، مانند زبان فارسی که از زبانهای هند و اروپائی اند. اما گاهی یک زبان با درنوردیدن قله های زمان و مکان ، همه را به تسخیر می کشد ، مانند زبانهای ترکی و انگلیسی.
زبان ترکی بعنوان کهنترین زبان دنیا با متکلمانی که شرق و غرب عالم را تحت حاکمیت خود درآورده بودند ، جا پائی در تمام زبانهای دنیا دارد. شاید زبانی وجود نداشته باشد که تحت تأثیر این زبان قرار نگرفته باشد. البته این تأثیر در کنار گستردگی جمعیتی و وسعتی حکومت ترکان ، ناشی از توانمندی و زیبائی و قانونمندی زبان ترکی نیز بوده است.
برای بررسی میزان تأثیرگذاری زبان ترکی بر زبانهای صاحب نام جهان کافیست به گزارش سال 2002 مؤسسه A.M.T تحت مدیریت برجسته ترین زبانشناسان اروپا و آمریکا نظری داشته باشیم. طبق این گزارش:
20% واژگان انگلیسی
40% واژگان ایتالیائی
17% واژگان آلمانی
10% از واژگان فرانسوی
از زبان ترکی گرفته شده اند. زبانی که بتواند در آنسوی عالم چنین نفوذی در زبانهای غیر همنوع (ترکی از زبانهای اورال ـ آلتای و زبانهای مذکور از زبانهای هند ـ اروپائی) داشته باشد ، بی تردید تأثیر عظیمی روی زبان همسایه خود ، پارسی ، خواهد داشت. دو قوم همسایه مانند ترک و فارس که صدها سال باهم زندگی کرده و در کنار هم بوده اند و با هم وصلت نموده اند ، از لحاظ فرهنگی و اجتماعی روی هم تأثیر نزدیک و متقابل داشته اند و این تأثیر متقابل فرهنگ ها اجتناب ناپذیر می باشد. از جمله این تأثیرات ، می توان به تأثیر فرهنگ ، آداب و رسوم ، اصطلاحات ، مثلها ، متلها ، داستانها ، لغات و حتی قیافه اشاره داشت که اکثراً با ازدواجها وارد فرهنگ دیگر می شود. در حدود یک پنجم لغات زبان فارسی را نیز لغات ترکی تشکیل می دهند.تأثیر زبان ترکی بر فارسی در تاریخ اجتناب ناپذیر است بطوریکه John Perry ، مورخ نامی ، می نویسد: «همانگونه که زبان عربی بعنوان زبان مبلغین اسلام تأثیر زیادی روی فارسی داشته است، پس تعجب آور نیست که زبان ترکی بعنوان زبان مبلغین شیعه ، تأثیر ژرفی در فارسی داشته باشد» زبان ترکی اکنون در تمام جهان جای خود را پیدا کرده است و بعنوان کاملترین زبان در بسیاری از صنایع پیشرفته جا پا باز کرده است. مثلاً
پیچیده ترین سیستم عامل کامپیوتری OS 2/8 و windows زبان ترکی را بعنوان پایه فونتیکی قرار داده اند ، یا اینکه تمام اطلاعات ارسالی از رادارهای جهان به سه زبان انگلیسی ، فرانسوی و ترکی علایم پخش می کند. کلیه سیستمهای اویونیکی و الکترونیکی هواپیماهای تجاری از سال 1996 به اینطرف به سه زبان انگلیسی ، فرانسوی ، ترکی در کارخانه بوئینگ آمریکا مجهز می شوند. کلیه سیستمهای جنگنده قرن یعنی «جی.اس.اف» به دو زبان انگلیسی و ترکی در 7000 فروند در حال ساخت است.زبان ترکی و یا به بیان کلی ، زبانهای اورال ـ آلتای در تقسیم بندی زبانهای دنیا یکی از خانواده های گسترده و متنوع را در کنار خانواده زبانهای هند و اروپائی تشکیل می دهند. زبان ترکی ـ صرفنظر از انواع گویشهای آن ـ جزو زبانهای کوتاه صائت التصاقی است. این زبان مانند زبانهای هند و اروپائی به قسمتهای جزئی تر تقسیم می شود. یکی از آنها زبان ترکی با گویش آذربایجانی است.
خواجه نصیر الدین طوسی و گنجینه رصد خانه مراغه
مؤلف: طالب احدی (کارشناس ارشد تاریخ وتمدن ملل اسلامی از دانشکده الهیات دانشگاه تهران)
حیاتین
بیر آمان سیز قانونی وار ... تعصوب سیز میلت گرک خوار اولسون...بولود قاراچورلو
نیه گرگ اوز دیلینی اتا تورک
اوز دیلینه اوزگه دیلی قاتا تورک
نه گهدر اتسادا اغریم ازاریم
گهنهده اد اچیب قالجییام من
بابک اولادییام نبی نسلی یم
یاغینی تختینن یالاجییام من
اخی اذر بایجان بالاسییام من
یاغیلار من اوچون ورسه لر زحمت
ساتغیننار یاغیلار ویر سالار منت
گره دیر گور سه دم شانلی لیاقت
بابکین سینمییان قالاسییام من
اغی اذر بایجان بالاسییام من
تورک اودو کی انا دیلین اتماسین
یاد دیله رین گولگه سینده یاتماسین
اذر بایجان اولکه سینی ساتماسین
انضاف ده ییل بابک یوردو ساتیلسین
تورک دیلینه باشقا دیللر قاتیلسین
اذر بایجان ستار خانلار وریبدیر
کور اوغلوتک قهرمانلار وریبدیر
حق اوستونده چوغلو قانلار وریبدیر
انصاف دییل اودلار یوردو ساتیلسین
تورک دیلینه باشقا دیللر ساتیلسین
اسامی حیوانات ترکی با معانی فارسی آنها
جئیران، مارال، قیزال، کوپکر آهو:
آهو بره (بچه): جویور، اه یلیک
آهو ماده: ینک
اردک: ؤردک، بیلی
اردک ماهی: دورنا بالیغی
اردک نر: سونا
اردک وحشی: چؤل ؤرده یی
از انواع اردک ها: آینالی، گوله ین قوش، فیتله ین جوره، جوره
اسب: آت
اسب ابلق: گه ین آت
اسب اصیل: جنیس آت
اسب باری (بارکش): انک، یابی، یوک آتی
اسب به رنگ زرد و روشن: قولا
اسب بور: آل آت
اسب پروار: کوهلن آت
اسب رام نشده: قارا یهر، قولان، داش تولک
اسب آبی: دنیز آیغیری، دنیز آتی
ادامه مطلب ...
تورکی اوغلان آدلاری و معادل معنی فارسی آنها
در زمانهای قدیم در آذر بایجان رسم شده بود
که
نام نوزادان تازه متولد شده را از بین نامهای عربی و فارسی انتخاب میکردند
خوبختانه
اندک زمانی است که تورک زبانان اسمهای فرزندانشان را را از بین نامهای ترکی انتخاب
می کنند
بدین
خاطر من لیستی از نامهای ترکی رو با معانی فارسیش جمع اوری کردم
تا
مورد استفاده شما ها واقع شود.
در این مقاله نامها با معانی امده است
با
تشکر
تورکی قیز آدلاری و معادل معنی فارسی آنها
ویژگی های زبان ترکی
تالیف دکتر جواد هیئت
متأسفانه در دوران پهلوی،به پیروی از افکار ملی گرایانه افراطی و شوونیستی بیش از نیم قرن در این باب سیاست جبر و تحمیل اعمال شد و از چاپ و انتشار هر گونه کتاب تورکی جلوگیری به عمل آمد و زبان فارسی هم بصورت زبان انحصاری دولتی و تحمیلی در آمد!در نتیجه این سو ء تدبیر و انحصار طلبی و سیاست زور گویی،زبانهای غیر فارسی مردم ایران،بویژه تورکی رسما” ممنوع شد.البته اینگونه رویه و اعمال غیر انسانی و ضد مردمی بدون واکنش نماند و در مردمی که زبانشان ممنوع اعلام شده بود عکس العمل هایی نا مطبوع و گاهی کینه و نفرت برانگیخت و خواه و نا خواه از شیرینی لهجه فارسی هم در مذاق آنها کاسته شد!؟
منبع : اینترنت
بعد از سقوط رژیم پهلوی و رفع ممنوعیت دولتی در مدت کوتاهی کتاب و مجله و روزنامه به زبان تورکی چاپ و منتشر شد و دیوانهای شعرای تورکی گو قدیم و جدید تجدید چاپ گردید و زبان تورکی مجددا” ولو بطور نسبی فرصت و میدان هنرنمایی یافت.
در حال حاضر 25 لهجه یا زبان تورکی در مناطق مختلف شوروی سابق،ترکستان شرقی(چین)،ترکیه و بالکان زبان رسمی مردم است و در حدود20 لهجه یا زبان تورکی دارای کتابت و ادبیات کتبی است.
ادبیات شفاهی تورک ها بسیار غنی است و در هر منطقه ضمن ویژگی های عمومی و قدیمی خصوصیات محلی را نیز در بردارد.ادبیات شفاهی تورک زبانان ایران شاید غنی ترین و یا یکی از غنی ترین آنها در نوع خود میباشد.
کتاب ده ده قورقود که داستانهای اقوام اوغوز را بازگو میکند،یکی از قدیمی ترین آثار ادبیات شفاهی است و بطوریکه اغلب دانشمندان معتقدند،همچنانکه از متن کتاب هم بر می آید مهمترین وقایع تاریخی این داستانها در آذربایجان و در قسمت شرقی آناطولی رخ داده و در آن از قهرمانی ها و ویژگی های قومی و قبیله ای مردم این سرزمین سخن رفته است.
طبق آمارهای اخیر در دنیا شش هزار زبان موجود است که نیمی از آنها کمتر از ده هزار و یک چهارم آنها کمتر از یک هزار گویشور دارند و تنها 20 زبان هستند که صدها میلیون نفر بدانها سخن می گویند.زبان شناسان معتقدند که یک زبان به شرطی می تواند زنده بماند که حداقل یک صد هزار نفر گویشور داشته باشد بنابراین بیش از نیمی از زبانهای حاضر در حال نابودی هستند.
اینترنت،حکومتهای ملی در گزینش و تحکیم زبانهای ملی و تضعیف دیگر زبانها نقش مهمی دارند. پیشرفت علمی و صنعتی شدن و روشهای ارتباطی نوین نیز به نابودی زبانها کمک می کند.زبانی که در اینترنت نباشد زبانی است که در دنیای نوین “دیگر وجود ندارد“،این زبان مورد استفاده قرار نمی گیرد و در تجارت هم بکار نمی رود.
ادامه مطلب ...
آزر/بای/جان Azar/bay/can
الف:آزر : در ترکی باستان پسوند (ار) به آخر اسم می چسبیده و شخصی
را منتصب به آن میکرد هما پسوندی که در ترکی مدرن معادل پسوند (لی) یا
(لو) می باشد.
آز هم نام قومی که در شمال غربی ایران و شرق ترکیه سکونت داشتند و بر آنجا
حکمرانی میکردند می باشد. که کلمه از+ار می شود (آزار) یا همان
(آزر) امروزی.
ب:بای : کلمه “بای ” در زبان تورکی به معنی غنی، صاحب، سرور، محتشم، ثروتمند، مقتدر، توانا و …. است.
ج:جان : پسوند ساز تورکی “-غان- ” “-قان- “، “-گان- “، “-که ن- ” نشان دهنده جا، مکان و محلهای جغرافیائی است.
مثلا در مورد چالاقان (نام جزیره ای در دریاچه اورمیه) به معنی محل زندگی طائفه چالا میباشد.
چند نمونه دیگر استفاده از این پسوند:
ورزقان ، گوگان ، گرگان ، طالقان ، زنگان (زنجان امروزی) ، سیرجان ، کمیجان و…
که این پسوند بعد از ورود اعراب که در عربی گ وجود ندارد به (ج ) تبدیل شده.
پس اسم (آزربایجان ) به معنی (محل زندگی قوم توانای آزر) می باشد.
مراغه در مشرق دریاچه ارومیه، بر دامنه جنوبی کوه سهند قرار گرفته و دارای چشمههای متعدد معدنی که جنبههای درمانی دارند میباشد. از چشمههای معدنی معروف اطراف شهر مراغه میتوان به: شور سو، گشایش، ایستی بلاغ، قره پالچیق و ساری سو اشاره کرد.
چشمه ورجوی آب این چشمه در ۸ کیلومتری جنوب مراغه همراه با گاز از زمین خارج میشود و درردیف آبهای معدنی بیکربناته کلسیک و منیزین گازدار و آهن دار است. آب چشمه مزهای گزنده دارد و برایاستحمام مورد استفاده قرار میگیرد.
دره گشایش این دره در مسیر غار معروف کبوتر (هامپوئیل) و در ۲۰ کیلومتری شهر مراغه واقع شدهاست. بازدیدکنندگان از غار کبوتر از طبیعت جذاب این دره نیز بهره میگیرند.چشمههای آب معدنی گشایش در این منطقه واقعند
در اطراف شهر مراغه و در مناطق روستا ئی ما نند سایر نقاط آذربایجان آبهای گرم و سرد معدنی بسیاری وجود دارد که در فصل تابستان به وسیلهٔ مردم این منطقه و حتی اهالی شهرستانهای اطراف مورد استفاده قرار میگیرد. مشهورترین این آبها به شرح زیر میباشد . شور سو(آب شور) این چشمه در حدود ۵/۸ کیلومتری جنوب مراغه و در دهکدهٔ ورجوی واقع شدهاست در این ناحیه درهای شرقی – غربی وجود دارد و رودخا نهای در آن بهطرف مغرب جاری میباشد . چشمهٔ آب معدنی شور در قسمت شمالی و کمی بالاتر از رودخانه قرار گرفتهاست . آب و گاز از قسمت شمالی این حوضچه خارج میشود ودر قسمت غربی حوضچه مجرائی وجود دارد که زیادی آب حوضچه از آن خارج میشود وبر رودخانه میریزد . آبده این چشمه در حدود دو لیتر در ثانیهاست در آب این چشمه گاز کربنیک بمقدار فراوان یافت می- شود و چون آب حوضچه را به هم بز نند در اثر گاز کربنیک سفید رنگ بهنظر میرسد. در چند متری شرقی چشمه آب شور مظهر وجود دارد و آب و گاز از شکاف سنگ خارج و مستقیماً بر رو دخانه جریان مییا بد. واین آب در ردیف آبهای معدنی بیکربناته کلسیک و منیزین گازدار و آهن دار سرد است . چشمهٔ معدنی گشایش در دامنهٔ کوههای مندل بسر و گشایش ودر حوالی دهکده گشایش آبهای معدنی گرمی وجود دارد که بسیار معروف میباشد و به لحاظ نزدیکی به دهکدهٔ گشایش بنام آبهای معدنی گشایش معروف گشتهاند . دهکدهٔ گشایش در ۱۴ کیلومتری جنوب شرقی مراغه واقع شدهاست و از دهکده تا چشمههای معدنی که در جنوب غربی دهکده واقع شدهاند در حدود ۷۰۰ متر پیاده روی است در این ناحیه درههای شرقی – غربی وجود دارد و رودخانه مردی چای در آن جاری است در این دره دو چشمهٔ معدنی وجود دارد یکی از آنها در سمت جنوبی دره در زیر سنگهای آهکی که به صورت غار کوچکی در آمدهاند از زمین خارج میشود . آبده این چشمه زیاد بوده و بصورت نهر بزرگی بررودخانه میریزد از نقاط دیگر این ناحیه آب و گاز از زمین خارج میشود ودر برخی از نقاط توام با صداست . آب چشمه دیگر در قسمت شمالی دره از سوراخی در یک سنگ آهکی که بهطرف رود خانه جلو آمدهاست با فشار و با صدا به خارج میجهد و مقدار و فشار آب بعد از هر جهش کا هش مییا بد و از نو جهش تکرار میشود .
ساری سو ( آب زرد) چشمهٔ معدنی ساری سو در چهار کیلومتری مراغه و در سه کیلومتری شمال غربی آبادی ورجوی در مسیر راه دهستان گاودول از طریق راه آبادی خا نقاه و نزیک پل معروف قری قرار گرفتهاست . قره پالچیق ( سیاه گل) آب معدنی قره پالچیق در دامنه کوه سنجان قرار گرفتهاست این چشمه در فصل تابستان جهت استحمام مورد استفاده اهالی آبادیهای اطراف و شهر مراغه قرار میگیرد طبق تعریف مردم آبهای این دو چشمه نیز دارای خواص طبی میباشند. ایستی بلاغ (چشمه گرم ) این چشمه به طوریکه از اسمش پیداست دارای آب گرم و املاح معدنی میباشد و در شرق آبادی چای باغی نزدیک آبادی تازکند علیا قرار گرفتهاست . علاوه بر آبهای معدنی فوق الذکر در اطراف جاده آسفالته مراغه آذر شهر اثر سازندگی آبهای معدنی بیکربناته در محلهای مختلف به چشم میخورد. هم چنین در برخی از نقاط چشمههای معدنی بیکر بناته کلسیک گاز دار وجود دارد یکی از این چشمه –ها را که در دهکده داش کسن است میتوان یاد برد . در خاتمه لازم به یاد آوری است که از آب دریاچه اورمیه به خصوص گل و لای اطراف دریاچه جهت مداوای امراض پوستی و مخصوصاً دردهای مفصلی استفاده شایان بدست میآید.
جایگاه زبان ترکی و بررسی آن در مقایسه با سایر زبانها
کلیه
ی اطلاعات زیراز موسسه ی ائی. ام. تی و آ. ام. تی که در اروپا و آمریکا
واقع شده و تحت مدیریت برجسته ترین زبان شناسان اداره می شود، گرفته شده
است و همه ساله گزارشهای زیادی را درباره ی زبانها منتشر می کنند و کلیه ی
استانداردهای زبان شناسی از این ادارات که دولتی هستند،اعلام می شود. به
اطلاعات استخراجی از این موسسات توجه کنید:
- 19% کلمات انگلیسی از زبان ترکی گرفته شده است.
- 92% کلمات فارسی از عربی و ترکی گرفته شده و مابقی بدون هیچ فرمولی تولید شده اند.
- 2% کلمات ترکی از ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی گرفته شده است.
- در هیچ یک از زبانهای بین المللی لغتی از زبان فارسی وجود ندارد.
- 39% کلمات ایتالیایی، 17% کلمات آلمانی و 9% کلمات فرانسوی از زبان ترکی گرفته شده است.
- 100% کلمات ترکی ریشه ی اصلی دارند.
- 100% کلمات انگلیسی، آلمانی ، فرانسوی و ترکی دارای عمق ریخت شناسی هستند.
- 83% کلمات انگلیسی ریشه ی اصلی دارند.
-
جملات ترکی 2% ابهام جمله ای ایجاد می کنند.(یعنی اگر یک خارجی زبان ترکی
را از روی کتاب یاد بگیرد، پس از ورود به یک کشور ترک زبان مشکلی نخواهد
داشت.)
- جملات انگلیسی نیم درصد و جملات فرانسوی تقریبا 1% ابهام تولید می کنند.
-
جملات فارسی 67% ابهام تولید می کنند.(یعنی یک خارجی که فارسی را یاد
گرفته، به سختی می تواند در ایران صحبت کرده و یا جملات فارسی را درک کند
مگر آنکه مدت زیادی در همان جامعه مانده و به صورت تجربی یاد بگیرد ) که
این برای یک زبان ضعف نسبتا بزرگی است.
- جملات عربی 8 تا 9% ابهام تولید می کنند.
-
معکوس پذیری(ترجمه ی کامپیوتری) کلیه ی زبانها به جز زبانهای عربی و فارسی
امکان پذیر بوده و برای عربی خطای موردی 45% و برای فارسی 100% است. یعنی
زبان فارسی را نمی توان با فرمولهای زبان شناسی به زبان دیگری تبدیل کرد.
زبان
ترکی را شاهکار زبان معرفی کرده اند که برای ساخت آن از فرمولهای بسیار
پیچیده ای استفاده شده است. خانم “نیکیتا هایدن” متخصص و زبان شناس مشهور
آلمانی در موسسه ی اروپایی ((یورو توم)) گفته است: ” انسان در آن زمان
قادر به تولید این زبان نبوده و موجودات فضایی این زبانم را خلق کرده و یا
خداوند به پیامبران خود عالیترین کلام ارتباطی را داده است.
هم اینک زبان ترکی در بیشتر پروژه های بین المللی جا باز کرده است. به مطالب زیر که برگرفته از مجله ی New science چاپ آمریکا و مجله ی International Languages
چاپ آلمان است، توجه نمایید:
- کلیه ی ماهواره های هواشناسی و نظامی اطلاعات خود را به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و ترکی به پایگاههای زمینی ارسال می کنند.
- پیچیده ترین سیستم عامل کامپیوتری os2/8 و معمولی ترین windows زبان ترکی را به عنوان استاندارد پایه ی فنوتیکی قرار داده اند.
- کلیه ی اطلاعات ارسالی از رادارهای جهان به 3 زبان انگلیسی، فرانسوی و ترکی علایم پخش می کنند.
-
کلیه ی سیسستم های ایونیکی و الکترونیکی هواپیماهای تجاری از سال 1996 به
3 زبان انگلیسی، فرانسوی و ترکی در کارخانه ی بوئینگ آمریکا مجهز می شوند.
-
کلیه ی سیستم ها و سامانه های جنگنده ی قرن 21 “جی- اس- اف” که به تعداد
هفت هزار فروند در حال تولید است، به 2 زبان انگلیسی و ترکی طراحی شده اند.
همه ی این مطالب نشان دهنده ی استاندارد بودن و بین المللی شدن و اهمیت ژئوپولیتیکی زبان ترکی است. متاسفانه زبان رسمی ما(فارسی) از هیچ قاعده ی فنولوجیکال نیز پیروی نمی کند و دارای ساختار تک دینامیکی است. اما زبان ترکی با در نظر گرفتن تمام وجوه به عنوان سومین زبان زنده ی دنیا شناخته شده است، طی یک دستورالعمل اجرایی در تاریخ مه 1992 رسما از طریق همین موسسات به سازمان بین المللی یونسکو اعلام شده که زبان ترکی در کلیه ی دانشگاهها و دبیرستانهای اروپا و آمریکا جزو درسهای رسمی شود و این مسئله هم اکنون در کلیه ی دانشگاههای اروپا و دانشگاههای مطرح آمریکا اجرا شده و دومین زبانی است که در حال تهیه ی تافل مهندسی دانشگاهی برای آن هستند. اما زبان فارسی رتبه ی 261 را به خود اختصاص داده است آن هم نه به عنوان زبان، بلکه به عنوان لهجه که این زبان را با ساختاری که بتوان جمله سازی مفهومی ایجاد کند، شناخته اندو و اگر روی این مسئله کار جدی نشود، در یادگیری مثلا زبان انگلیسی، ترکی یا فرانسوی مشکل عمده ای ایجاد کرده و می کند و می بینیم که فارسی زبانان برای یادگیری زبان انگلیسی با مشکل عمده ای مواجه هستند، ولی ترک زبانان با مشکل یادگیری و تلفظ مواجه نیستند. این مسئله به رفتارهای مغز انسان برمی گردد که خود دارای بحثهای دامنه داری است و اینکه بسیاری از جملات فارسی بر اساس عادت شکل گرفته اند نه براساس فرمول ساخت و با این وضعیت فرمول پذیری آن امکان ندارد
سسله ننده جان باغیشلیر جانلارا جانان سسی
ایلقارا آند ایچمیشیک بیز، اولدو واردیر دوندو یوخ
تا آذربایجانلی وار باتماز آذربایجان سسی
ایندی یوخ دعواسی ایرانیله تورانین داها
قورخودا افراسیابی رستم دستان سسی!!
ایندی هر دیلده هر آیینده بشر صلح آختاریر
خلقه خوش گلمیر داها شمشیر سسی قالخان سسی
ایسته مز فردوسی شاهلاردان بیزه داستان دئسین
ایندی خلق ایستیر کسیلسین هاردا وار سلطان سسی
ایندی آزادلیق یولوندا قهرمانلار جان وئریر
کار ائده ر مخلوقی چیخسا بیر بئله قوربان سسی
سانما ستارخان یاتیبدیر قورخودان سسلر باتیب
ایندی ستارخان ائلینده چوخدو ستارخان سسی
قلعه سینده بابکین سس باتماییبدیر ایندیده
واردی دائیم بابکیله باغلانان پیمان سسی
تولکو اصلان اولمایان یئرده اوزون سلطان بیلیر
الفرار ائیله ر اوزاقدان دینله سه اصلان سسی
قوربانام آنجاقکی آذربایجانین جانیندا
چونکی اوندا آذر و بایدا سونرا واردیر جان سسی
موسیقی آلتلریندن جوربه جور سسلر چیخیر
شور سسی، زابل سسی، شیراز و دشتستان سسی
سانکی قارمان دیل آچاندا اوز دیلیمده دیل آچیب
دیلله ننده روحوما لای- لای دئییر قارمان سسی
سورتوشور آرشا کمانه توققوشور مضراب تارا
گه اولور صحبت وصالدان گاه گلیر هجران سسی
لزگی رقصی باشلاناندا ناغارالار فریاد ائدیر
شاپپالار ده یدیکجه گومبولدور گلیر طوفان سسی
هر زمان کر دسته سی برنامه سین اجرا ائدیر
بولبولی حیران ائدیر قیز سسی اوغلان سسی
بو گوزللیکده ((سخا)) انصاف دئییل سسلر باتا
تا آذربایجانلی وار باتماز آذربایجان سسی
کور اوغلو نعره سی هله قولاقدا
جینگیلدیر خانلاری اولدورون دییه
ستار خان باش اوجا دیله ییر اولوم
ذلّتله قالماغا سوئله ییر نیه
قوچ نبی قوسدوروب قان ، یاغی لارا
قاز دیریب آزادلیق آدین دیللره
نیگار لار ـ هجر لر ـ زینب پاشا لار
سویکه نیب تاریخده چنلی بئلره
بیزیم ائل چوخ یئتیب قوچاقلار ، ارلر
قورخولو قورخویا ، قورخو سالانلار
ظلماتلار اونونده گئجه ایله ، یاریش
قیزیل تئل گونش دن ، بایراق آلانلار
ایندیسه بیزلره گرکدیر گره ک
قورو یاق بو ائلین امگین هر آن
سیلدیره ک بو ائلدن بو ئو لکه میز دن
بو غو لموش چن ایله ، تو تو لموش دومان
قوزانا گره کدیر کور اوغلو سسی
اوزان لار دوشونده بسله نن سازدان
نبی نین آت اوسته هی ووران سسی
دینله نه بسته لی موغام آوازدان
بابکین قیلینجی آذر بایجانین
یوکسه لدیب آدینی یازدی دو نیادا
ایندی نین قیلینجی قانلی قلم دیر
گره کدیر قلملر گلسین فریادا
بو چاغدا بیزیم ائل بیلیک بیلمه لی
گئچمیشین بسله ییب صاباحین دویسون
گئچه جک بیزیم دیر گله جک بیزیم
ائل بونا اوره گده ایناملا اویسون
تاریخ آذربایجان تا جنگ جهانی دوم
آذربایجان
در فارسی میانه (آتورپاتکان) در آثار کهن فارسی ( آذرباگان) در ارمنی (
آتراپاتکان) در سریانی آذربایغان و در عربی ( آذربیجان) نامیده شده است. تاریخ
باستانی آذربایجان با تاریخ قوم ماد در آمیخته است. پس از مهاجرت به ایران
آرام آرام قسمت های غربی ایران از جمله اذربایجان را تصرف کردند.مقارن این
ایام دولت هایی در اطراف اذربایجان وجود داشتند که از آن جمله می توان به
دولت آشور در شمال بین النهرین٬ دولت هیتی در آسیای صغیر ٬ دولت اورارتو
در نواحی شمال و شمال غرب٬ اقوام کادوسی در شرق و کاسی ها در حوالی کوههای
زاگرس اشاره کرد.بعد از تاسیس دولت ماد٬ آذربایجان به ماد کوچک در مقابل
ماد بزرگ مشهور شد.و ماد بزرگ مشتمل بر شهر های قدیمی همدان ری اصفهان و
کرمانشاه بود.به عبارت دیگر ولایاتی که در قرون اولیه اسلامی به ناحیه
جبال و بعد ها به عراق عجم معروف بودند را در بر می گرفت. بعد
از غلبه اسکندر مقدونی به ایران٬ سرداری به نام آتورپات در آذربایگان ظهور
کرد و از اشغال آن توسط یونانی ها ممانعت بعمل آورد.از آن به بعد این
سرزمین به نام آتورپاتکان معروف شد.آتورپات به پادشاهی رسید و آن ناحیه را
مستقل اعلام نمود. در
طول دوره سلوکی ها ٬ ناحیه آتورپاتکان همچنان مستقل ماند و یونانیان و
جانشینان اسکندر نتوانستند آداب و رسوم و تمدن یونانی را در آن ناحیه
اشاعه دهند.آذربایجان در این زمان پناهگاه زردشتیان و تکیه گاه ایرانیت در
مقابل یونانیت شد. حکومت
جانشینان آتورپات در آذربایجان در زمان اشکانیان نیز ادامه یافت و این
منطقه توانست کماکان استقلال خود را حفظ کند.سرانجام اردشیر بابکان موسس
سلسله ساسانی بر حکمرانان آذربایجان استیلا یافت.از این تاریخ این منطقه
استقلال خود را از دست داد. در
دوره ساسانی معمولا یکی از مرزبانان را به حکومت اذربایجان می گماردند.در
اواخر آن دوره حکومت آذربایجان در دست خاندان ( فرخ هرمزد) بود.و پایتخت
آن (شیز) یا( گنزب ) نام داشت که مطابق با ویرانه های لیلان در جنوب شرقی
دریاچه ارومیه گزارش شده است. پس
از فتح اذربایجان به دست اعراب٬ قبایل عرب ار بصره و کوفه و شام و یمن
برای سکونت به آنجا روی آوردندو با خرید زمین های وسیع ٬ کشاورزی را گسترش
داده و افراد بومی را رعیت خود ساختند.امرای عرب برای حفظ زمین های خودئ
احتمالا برای حفظ رعایای مسلمان خود از حملات دیگر مردم آذربایجان که به
اسلام نگرویده بودند٬ باروهایی در اطراف املاک وسیع خود می کشیدند که
بتدریج داخل این باروها به صورت شهرهای نسبتا مهم در آمد. در سال ۱۹۸
هجری که مامون هنوز در خراسان بود و حسن بن سهل را به عراق فرستاده بود٬
عده ای از امرای عرب در آذربایجان دعوی استقلال داشتند٬ بابک خرمدین از
ضعف خلافت مرکزی و دوری مامون از بغداد استفاده کرد و قسمت های مهمی از
شمال شرقی اذربایجان را در اختیار گرفت.پس از قیام بابک ٬ سلطه دستگاه
خلافت بر آذربایجان ضعیف شد. سلسله
های ایرانی بعد از اسلام مانند طاهریان٬ صفاریان٬ سامانیان و غزنویان که
از شرق ایران برخاستند و حکومت های مستقلی تشکیل دادند هیچگاه نتوانستند
قلمرو خود را به آذربایجان برسانند.در این مدت که از سال ۲۰۵ هجری ( تاسیس سلسله طاهریان) شروع و تا سال ۴۲۹ ( آخر سلسله سلجوقیان) ادامه می یابد٬ حکومت های محلی متعددی قدرت را در آذربایجان به دست گرفتند.آخرین حکام مقتدر این ایالت٬ ساجیان(۳۱۷-۲۷۶
ه) بودند که آنها نیز خود عاقبت بر ضد خلفا قیام کردند.پس ازسقوط ساجیان ٬
سلسله های محلی دیگری در اذربایجان به قدرت رسیدند که روادیان ار آن جمله
اند.در دوران حکومت ساجیان ( بنی ساج) حکومت بعد از آن حکمرانانی در قسمت
شمالی رود ارس به حکام آذربایجان خراج می دادند که از معروف ترین انها
شیروانشاهیان٬ خداوندان شکی٬ حکام گرجستان٬ روادیان و حکام ارمنستان بودند. در
آغاز قرن یازدهم میلادی ترکان غز به فرماندهی سلجوقیان ٬ نخست با دسته های
کوچک و سپس با تعداد بیشتر ٬ آذربایجان را به تصرف در آوردند.در نتیجه
اهالی ایرانی و نواحی ماورا قفقاز ٬ حکومت ترکان را گردن گذاشتند. در سال ۱۱۳۶ میلادی آذربایجان به دست اتابک ایلدگز ( الدگوز) افتاد که تا حمله کم دوام جلال الدین خوارزمشاه (۱۲۲۵-۳۱ م)وی و اولادش بر آذربایجان حکومت کردند. با حمله مغولان و ورود هولاکو خان ایلخان ۱۲۵۶ م ٬ آذربایجان مرکز پادشاهی بزرگی شد که از آموی تا شام امتداد داشت. پس
از ضعف ایلخانان مغول٬ در آذربایجان امرای مستقل حکومت یافتند.از آن جمله
می توان به جلایریان٬ چوپانیان و ترکمانان اشاره کرد که در قسمتی از این
منطقه حکامی مستقل شدند. پس از تصرف آذربایجان به دست شاه اسماعیل اول صفوی۱۵۰۲
آذربایجان سنگرگاه اصلی و مرکز عمده گردآوری قوای نظامی برای شاهان صفوی
شد.در زمان صفویه آذربایجان محل جنگ های خونین میان سپاهیان ایران و
عثمانی شد و عثمانیان بارها تبریز را به تصرف خود در آوردند. پس
از سقوط دولت صفویه٬ در دوره ای که ایران عملا میان روس، عثمانی و اشرف
افغان تقسیم شده بود٬ آذربایجان در دست دولت عثمانی ماند٬ ولی دیری نپایید
که نادر شاه آن را از تصرف دولت عثمانی بیرون آورد و در صحرای مغان
تاجگذاری کرد. کریم خان زند در سال ۱۷۵۵ میلادی آذربایجان
را از دست خانهای محلی که پس از مرگ پادشاه قیام کرده بودند ٬ باز پس
گرفت٬ اما پس از مرگ او باز خوانین محلی سر بر آوردند٬ تا اینکه آغا محمد
خان قاجار در سال ۱۷۷۵میلادی موفق شد که آذربایجان را کاملا مطیع کند. و در سال ۱۸۱۳ و ۱۸۲۸
میلادی دو عهدنامه ننگین گلستان و ترکمنچای به ایران تحمیل شد و نواحی
وسیعی از کشورمان توسط روس ها از ایران جدا شد.و بی کفایتی فتحعلی شاه
عامل این درد عمیق بر دل ما می باشد که تا قرن حاضر نیز همچو دملی چرکین
در روح هر ایرانی وجود دارد.و غمی جانکاه که تنها با بازگشت آن سرزمینهای
دور از میهن برطرف می شود. پس از سال ۱۹۰۵ مردم
اذربایجان سهم موثری در انقلاب مشروطیت داشتند .پس از فتح تهران ٬ تبریز
دارای مهم ترین نقش در پیروزی انقلاب مشروطیت بود که قسمت غربی آذربایجان
را نیز به نوعی تحت تاثیر قرار می داد با
اشغال آذربایجان توسط روسها .آثار انقلاب مشروطیت در آن موقتا از میان
رفت.این هجوم با همپیمانی دولت انگلیس به بهانه حفاظت از اقلیتهای خارجی
مقیم آذربایجان ( به ویژه تبریز) در سال ۱۹۰۸ انجام گرفت. با آغاز جنگ اول جهانی آذربایجان مورد تهاجم نیروهای روسیه و عثمانی قرار گرفت٬ پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷
روس ها آذربایجان را تخلیه کردند و ترکان عثمانی در تبریز حکومتی دست
نشانده مستقرساختند.پس از شکست المان و متحدش عثمانی آذربایجان و سراسر
ایران به دست انگلیسی ها افتاد. رضا شاه در سال ۱۹۲۱ دوباره حکومت ایران را برقرار کرد.به دنبال شروع جنگ دوم جهانی در سال ۱۹۴۱ نیروهای شوروی وارد ولایات شمالی ایران از جمله اذربایجان شدند.این نیروها در اغاز ماه مه ۱۹۴۶ به دنبال طرح مسئله آذربایجان در سازمان ملل متحد که به نخستین شکاف رسمی بین متفقین منجر شد.آذربایجان را تخلیه کردند.
معبد "مهر" نیایشگاه زیرزمینی ومحل پرستش خورشید و برگزاری آیین مهرپرستی در جنوب روستای ورجوی مراغه به صورت زیرزمینی و صخرهای بنا شده است. پیروان آیین مهر، آن را با تراشیدن قطعه سنگی عظیم از جنس شیست با دهانهای به عرض 5/4 متر به وجود آوردهاند.این بنا را از نظر حجم کار و دقت هنرمندانی که در امر حجاری آن دخیل بوده اند میتوان جزء نمونههای ارزنده ستایشگاههای کهن دانست.
مراغه شهری که روزگاری مرکز اسکان تمدن های بزرگ انسانی بوده و اکنون فراموش شده میراث داران ایشان است.برای آشنایی با تاریخ مراغه نمیتوان از آثار بسیار کهن مهرابه های مراغه به سادگی گذشت.مهرابهها نیایشگاههای مهرپرستان در دنیای باستان بوده است . مهرپرستی دینی ایرانی بوده که پرستش خورشید از اجزای اصلی آن به شمار میرفته است. دینی که از ایران در دورهای نیز به اروپای غربی رخنه کرد.اما اکنون از مهرابههای کهن در این شهر تنها معبد مهرو معابد (غارهای ) اطراف رصدخانه مراغه به یادگار مانده است و بس . گرچه اکنون از معبد مهرجز نامی و نشانی دیگر چیزی باقی نمانده ؛ اما کماکان نشان از تاریخچه بسیار غنی این سرزمین تاریخی دارد. مهر یا میترا خدایی بوده که پرستش او در غرب تا شمال انگلستان و در شرق تا هند، هزاران سال رواج داشته است و هنوز هم مورد احترام زرتشتیان است. پیروان مهر او را فرشته مهر و دوستی و عهد و پیمان و مظهر فروغ و روشنایی میپنداشتهاند. آنها بر این عقیده بودند که مهر در غاری متولد شده است از اینرو هر جا غاری مییافتند، در آن به پرستش و نیایش مهر میپرداختند و آن مکان را «مهرابه» میگفتند.
این معبد به عنوان یکی از کامل ترین پرستشگاههای تاریخی ایران ، در دوره اسلامی یعنی زمانی که ایلخانیان بر ایران پارسی حکومت میکردند دستخوش تغییراتی شد تا نشانههایی از اسلام اکنون بر تن این معبد به یادگار بماند و صدالبته این نشانهها اکنون به دلیل اهمال مسوولان امر با تیشه و چکش غارتگران میراث ایرانی بیشتر آشنا هستند تا ضربه مرمت استادکاران آثار تاریخی برای حفظ این یادگار کهن ایرانی.
یافتههای باستان شناسی وجود تمدن اوراتورها و ماد در آذربایجان بزرگ که مراغه جزیی لاینفک از آن است را به اثبات رسانیده و اینک «مهر» این معبد ناشناخته و پنهان مانده از انظار مردم و مسوولان که نخستین دادهها نشانگر پیش از تاریخ بودن این معبد میباشد، میتواند با بررسیهای مجدد دیرینه شناختی و اتنومولوژی وجود تاریخ و شکل گیری نخستین تمدنهای بشری در آتروپاتکان را هزاران سال به گذشته باز گرداند.
در این میان میراث فرهنگی نیز در عملکردی ناشیانه در بخشی از این بنای سنگی ؛ با سازه فلزی و آجر مرمتهایی را انجام داده که به همراه انباشت زبالهها هر بازدیدکنندهای را متأثر میسازد. غارتگران آثار فرهنگی نیز بیرحمانه، سنگهای تاریخی گورستان را کنده و به جای دیگری منتقل میکنند.
این معبد هم اکنون به دلیل ساخت و ساز های انجام گرفته در اطراف آن و نیز نفوذ آب های سطحی به داخل آن در حال تخریب است.
طبق تحقیقات و بررسی ها معلوم شده که در این معبد آرامگاه یکی از علمای بنام و با تقوی مراغه یعنی آخوند ملا معصوم مراغه ای قرار دارد که بعد از وفاتش در این معبد دفن شده است.