بدین ترتیب است که از 7000 سال قبل تا 2500 سال قبل یعنی مدت 4500 سال به طور مطلق در منطقه جغرافیایی آذربایجان تنها و تنها اقوام التصاقی زبان (ترک) زندگی و حکومت کردهاند . همچنین اگر تاریخ بعد از 2500 سال قبل از میلاد را بررسی کنیم باز آذربایجان در بیشتر مقاطع تاریخی مستقل از حکومتهای دیگر منطقه بوده، به طوریکه در زمان هخامنشیان آذربایجان در مقابل آریاییها سرفرود نیاورده و تا سرنگونی این حکومت، تمام فرهنگها و آداب و سنن و زبان خود را حفظ کرده همچنین در تایید گفتة بالا میتوان به کشته شدن کورش، شاه هخامنشیان توسط ملکه آذربایجان (تومروس) اشاره کرد.20
در زمان سلوکیان نیز کل آذربایجان مستقل از حکومت سلوکیان بوده و اسکندر نتوانست آذربایجان را به تصرف درآورد.21و در این مورد استرابو جغرافیدان یونانی مینویسد: در زمان حمله اسکندر، سرداری بنام آتوروپات آذربایجان را از چنگ اندازی اسکــندر محفوظ نگهداشت.
در زمان ساسانیان نیز آذربایجان مستقل بوده و حتی بعد از شاپور دوم، ساسانیان با هیتیها (هیاطله) پیمان اتحاد بستند تا در شمال غرب با روم بجنگد. بعد از اسلام نیز ترکان اغوز که شمشیر اسلام نامیده میشدهاند، در آذربایجان حکومت قدرتمندی بنا کرده و با ملازگرد مبارزه کرده و توسط آلپ ارسلان ضربه سنگینی به آنها واردآوردند. بعد از اغوزها نیز حکومتهایی که در آذربایجان و گاهی در مناطقی از ایران حکومت میکردهاند. از جمله غزنویان، سلجوقیان، خوارزمشاهیان، مغولها، اتابکیان، تاتارها، آققویونلوها، قرهقویونلوها، صفویان، افشاریان و قاجارها تماماً ترک زبان (التصاقی) میباشند.
در مورد ترکی بودن زبان مردم آذربایجان اسناد و مدارک بسیار زیادی موجود است، مثلاً: دیونیوس پریگت جغرافینگار و شاعر یونانی صدة چهار میلادی ترک زبانان را ساکن اصلی این منطقه میداند و نیز محمد عوفی در ذکر خلافت عمربن عبدالعزیز که از سال 99 تا 101 هجری ادامه داشت، از قیام بیست هزار ترک آذربایجانی سخن میگوید.
همچنین اخبار موثّق عبیدبنشریعه جرهومی که شخص معمّر و محترم در دربار اموی بوده در حضور معاویه سخن میگوید: (آذربایجان از سرزمین ترکان است) و این خبر را طبری و به نقل از او بلعمی و حمزة اصفهانی و ابن اثیر در کتابهای تاریخ بلعمی، تاریخ طبری، تاریخ پیامبران و الکامل گزارش کردهاند که از متون معتبر اسلامی به شمار میروند.
از دیگر محققانی که آذربایجان را به عنوان سرزمین ترکها نام میبرند میتوان : ژ . اوپر، قرتیز هومئل، ا . م . محمد اوف، ت . حاجی یف، گ . ا . ملیکشویلی، ع . دمیرچیزاده، تیمور پیر هاشمی، یامپولسکی، ی . ک . یوسفاف، یومینوس ، وروشل گوگازیان. زکی ولید دوغان، پروفسور دکتر محمد تقی زهتابی و دهها محقق و دانشمند را نام برد.
در این میان بهتر است به نظر یامپولسکی نیز اشاره کرد که میگوید: ترکها در اطراف دریاچه ارومیه زندگی میکنند و آشوریها آنها را توروک türük (یامون توروک به معنی ترکهای نیرومند) نام بردهاند و در سنگ نوشتههای اورارتوئی هم سخن از قومی بنام توریخی رفته که در آذربایجان میزیستند. (اوایل هزارة قبل از میلاد) و میگوید توروکها یا توریخیها همان ترکها هستند.
بهر حال ترک بودن ملت آذربایجان از هزاران سال قبل بر همه کس مسلّم میباشد و دیگر نیاز به توضیح اضافی احساس نمیشود ولی در مورد سابقة تاریخی خود فارسها کمی توضیح را لازم دیدیم:
برخی از نسب شناسان، فارسها را از نسل «فارس بن یا سور بن نوح» و بعضی دیگر آنها را از فرزندان «فارس بن یوسف بن یعقوب بن اسحاق بن ابراهیم» و بعضی دیگر از نسل «فرزندان یسراسود پسر سام پسر نوح» و بعضی از نسل اسماعیل میدانند. واژه فارس در زبان عربی به معنی سوارکار بوده و غیاث الدین رامپوری در غیاث اللغات همین معنی را فارس دانسته همچنین به عقیده غیاث الدین رامپوری فارسها از نسل «پارس پسر پهلو بن سام بن نوح » هستند.
مسعودی در کتاب «مروج الذهب » در مورد نسب فارسها مینویسد «فارس» از فرزندان ارم بن افخشد بن سام بن نوح بوده که او چند ده پسر آورد که همگی سوارکار بودند و چون سوار را بعربی فارس گفتند این قوم را نیز به انتساب فروسیت و سوارکاری فارس نامیدند.همچنین در جایی دیگر خطان بن معلی فارس [ درشعری] در این باب میگوید: سبب ما بود که فارسان را فارس گفتند و سواران و سالخوردگانی که بروز تاخت و تاز، چون گوی بدور هم میپیچیدند از ما بودند.
مسعودی در ادامة بحث خود در مورد اصل ونسب فارسها مینویسد : بیشتر حکمای عرب از تیرة نزّار بن محمد چنین گویند و در مورد آغاز نسب مطابق آن رفتار کنند و تعدادی از ایرانیان نیز پیرو این باشند و انکار آن نکنند. پس چنانکه از مستندات فوق بر میآید و بسیاری از ایرانیان نیز پیرو این باشند و انکار آن نکنند. فارسها از نسل اعراب میباشند و نیز چنانچه میدانیم حضرت ابراهیم(ع) فرزندان بسیاری داشت که حضرت اسحاق(ع) و حضرت اسماعیل(ع) از همه معروفترند، بر طبق نظر بعضی از نسب شناسان، فارسها از نسل «حضرت اسماعیل(ع) » هستند و در این مورد میگویند که وقتی سارا زن حضرت ابراهیم(ع)کنیز خود هاجر را به ابراهیم بخشید از هاجر فرزندی بنام اسماعیل متولد شد و چون سارا به آن رشک میورزید لذا حضرت ابراهیم(ع) او را به سرزمین مکه فرستاد و در همین مکه بود که حضرت اسماعیل(ع) با زنی از قوم بنی جرهم ازدواج کرد و نسل فارسها از او پدید آمد.
همچنین در این مورد میتوان با توجه به آثار مکتوب دانشمندان ایرانی فارس، زبان واقعی قوم فارس را که زبان اکنون آنها نیز منشعب از آن است را تشخیص داد. ما در اینجا به تعدادی از آنها اشاره میکنیم: «سیبویه (دایرة المعارف بریتانیکا جلد1 ، ص 461 ) ، طبری – تاریخ نگار (بریتانیکا ج 1 ،ص 594 ) فارابی فیلسوف (بریتانیکا، ج 9 ، ص 65) ، ابن قتیبه (بریتانیکا ج 11 ص 1021 ) ، ابوالفرج اصفهانی (بریتانیکا، ج1 ، ص 56 ) ابو معشر بلخی (امریکانا، جلد 1 ص 340 ) جابر (بریتانیکا، ج 1 ، ص 46) فارابی (گرانلاروس ج 1 ، ص 902 )رازی (گراندلاروس) و ... لازم به ذکر است که تألیفات تمامی این دانشمندان به زبان عربی میباشد که حتی در دانشنامههای نام برده، خود دانشمندان نیز به عنوان عرب شناخته شدهاند.27
با توجه به اسنادی که از تعداد کمی از آنها در این مقاله استفاده شده، بهتر است نویسندة محترم تاریخ فارسها را با دیدی بدون تعصب و بدور از هر گونه گرایش پان فارسیستی مورد ملاحظه قرار داده و ایرانی بودن را نه با معیار فارس بودن بلکه با معیار اسلام بسنجند، همچنین یادآوری کوچکی به نویسندة محترم داریم و آن اینکه با توجه به مقالة ایشان که در قسمتی از آن نوشتهاند: [ با توجه به نژاد مردم آذربایجان به راحتی میتوان نوع زبان آنها را نیز تعیین کرد] بهتر است در نظر داشته باشند که به هیچوجه نژاد یک ملت نشانگر زبان خاصی برای آن ملت نیست، چرا که در آن صورت در دنیا فقط چند زبان وجود داشت، نه هزاران زبان زندة کنونی و از بین رفته قبلی ، و نیز در قسمتی دیگر از مقاله ایشان به آمدن ترکان به این مناطق در قرون پنجم هجری اشاره میکنند که تعجب خواننده را برمیانگیزد، چرا که در آن صورت دروغ بودن شاهنامه فردوسی که سراسر توهین به ترکها است آشکار میشود. همچنین نویسندة محترم مطالب زیر را نیز در خاطر داشته باشند که یکی از نامدارترین جاسوسان بریتانیا در ایران که بانی و یکی از دست اندرکاران فعال تاریخ پان فارسیسم میباشد شاپور . جی . رپورتر است که با توجه به اسناد و مدارک موجود در آرشیو مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، میتوانید به حمایت انگلیسیها و اروپاییها نه از پان ترکیستها، بلکه از پان فارسیستها پی ببرید.28 در ضمن نویسندة محترم، پان فارسیسم را نیز در لیست پانهایی که تشکیل دادهاند، قرار دهند.
منابع
1 – نقدی بر کتاب زبان آذری نوشته دکتر جواد هیئت
2 - نقدی بر کتاب زبان آذری نوشته دکتر جواد هیئت
3 – سلماس در مسیر تاریخ ده هزار ساله – توحید ملک زاده.
4 – تاریخ دیرین ترکان ایران – پروفسور دکتر زهتابی و تاریخ ایلام – پی یئر آمیه (ترجمه شیرین بیانی) صفحات 3 ، 50 ، 51 ،60، 66 .
5 – آذربایجان در سیر تاریخ – صفحه 262 – تاریخ دیرین ترکان ایران – پرفسور زهتابی .
6 – تاریخ دیرین ترکان ایران – پروفسور دکتر زهتابی صفحه 94 .
7 – تاریخ دیرین ترکان ایران - پروفسور دکتر زهتابی صفحه95 .
8 – تاریخ ماد- دیاکونوف صفحه 100 .
9 – تاریخ ماد – دیاکونوف صفحه 210 .
10 – تاریخ دیرین ترکان ایران- پروفسور دکتر زهتابی.
11 – تاریخ آذربایجان – آ.ن قلی اوف صفحه 17 .
12 – تاریخ دیرین ترکان ایران- پروفسور دکتر زهتابی صفحه264 .
13 – زبان ترکی و لهجههای آن – دکتر جواد هیئت صفحه 25 .
14 – تحقیقات سازمان یونسکو در مورد زبانهای دنیا – هفته نامه امید زنجان چهارشنبه 20 خرداد 78 شماره 286 صفحه 3 .
15 – سیری در تاریخ زبان و لهجههای ترکی دکتر جواد هیئت صفحه 21 .
16 – تاریخ ماد – دیاکونوف صفحه 101 .
17 – تاریخ دیرین ترکان ایران - پروفسور دکتر زهتابی صفحه254 .
18 – تاریخ ماد – دیاکونوف صفحه 99 – و تاریخ دیرین ترکان ایران صفحه 95 .
19 – اشکانیان – دیاکونوف، ترجمه کشاورز صفحه 116 .
20 – ایران باستان – پیرنیا جلد یک صفحه 452 – 449 و تاریخ دیرین ترکان ایران – صفحه 637 .
21 – اشکانیان – دیاکونوف صفحه 8 .
22 – تاریخ ارومیه – احمد کاویانپور ص 55 – 54 .
23 – تاریخ اجتماعی ایران – مرتضی راوندی صفحه 616 – 611 .
24 – غیاث اللغات- صفحه 633 .
25 – مروج الذهب- جلد اول صفحه 231 .
26 – تاریخ گزیده حمد ا... مستوفی به اهتمام دکتر عبدالحسین نوابی - موسسه انتشارات امیر کبیر، تهران 1366 صفحه 30 .
27 – روزنامه جام جم – صفحه 7 – پنجشنبه 2 خرداد 1381 / سال سوم / شماره 586 .
28 – نشریه بهار – شنبه 24 اردیبهشت 1379
با سلام!
بدین وسیله حضرتعالی را به مطالعه و نقد مقاله ای از استاد بیت الله جعفری در مورد نمایشنامه ی گجیل قاپیسی مربوط به سال 1370 دعوت می نمایم
درود بر دوست آذری
حقیقت و راستی تلخ است ولی باید آن را پذیرفت
به خداوندی خدا تعصب دیدگان شما را بروی راستی بسته است
دوست من اگر سخنان مرا بی هیچ تعصب بپذیری حقایق بر شما روشن خواهد شد
1-شما می گوید آذربایجان چند هزار سال ترک بوده ولی به خدا اینگونه نبوده نمونه آن روستاهای تاتی زبان در آذربایجان است(ترکان قشقایی در استان فارس به فارس زبانان تات یا تاجیک میگویند).چرا در روستاهای قزوین زبانی به نام مراغی گویش ورانی دارد؟چون مردمانی از شهر مراغه روزگاری ترک میهن کرده اند.هنوز بسیاری از شهرها و مکانها در خطه آذربایجان نامهای آذری دارد.بسیاری از تاریخ نگاران سده های نخست اسلام زبان مردم این سرزمین را زبانی بغیر از ترکی نوشته اند
2-فرهنگ و تمدن در شهرها بوجود میاید نه در چادر و کوچ این یک حقیقت است ترکان مردمانی کوچرو بودن نه شهرنشین ،ارسطو یا افلاطون میگوید من هیچگاه از شهر خارج نمیشوم چون چیزی برای یادگیری ندارد ،در زبان ترکی واژگانی برای توصیف مکانهای خانه همانند سرسرا آشپزخانه باغچه و....وجود ندارد
3-زبان مردم ترکیه کنونی آیا زمانی ترکی بوده؟خیر نبوده
پس ار جنگ ملازگرد بود که زبان ترکی به آسیای کوچک رسوخ کرد و ترکان سلجوقی بساط امپراطوری روم و زبانشان و دینشان را برچیدن
هنگامی که اعراب و ترکان و مغول بر ایران تاختند فرهنگ ایرانی بود که توانست در برابر این یورش ها نابود نشود ولی مصریان در برابر تازیان فرهنگشان را باختند یا رومیان آسیای کوچک در برابر ترکان
در پایان زبان ملتی در یک یا دو نسل امکان نابودی دارد